سلامتی

سلامتی

پزشکی وپرستاری
سلامتی

سلامتی

پزشکی وپرستاری

زایمان طبیعی بدون درد با بی حسی اپیدورال



زایمان طبیعی بدون درد با بی حسی اپیدورال و وارد کردن داروی ضد درد از طریق لوله ای نازک به قسمت نخاع مادر انجام می‌شود. این نوع بی حسی، درد قسمت تحتانی بدن را از بین می برد.

 
بی حسی اپیدورال چیست؟


این نوع بی حسی، درد مداوم در قسمت تحتانی بدن فرد را سرکوب می‌کند و این امکان را به فرد می‌دهد که بدون بی هوشی درد خود را احساس نکند.

 
اگر خانم بارداری بخواهد نوزاد خود را با بی حسی اپیدورال به دنیا بیاورد، داروهای ضد درد (با تشخیص متخصص بیهوشی) از طریق لوله‌ای به منطقه‌ای خاص در ناحیه ستون فقرات او (نخاع) وارد می‌شود.

 
این داروها، پیام‌های دردی را که از نخاع به طرف مغز می‌روند، سرکوب می‌کنند. استفاده از این روش برای کاهش درد در حین زایمان طبیعی در ایالات متحده بسیار رایج است. بنابراین بسیاری از زنان اقدام به زایمان طبیعی با این روش می‌کنند. لازم به ذکر است که تزریق داروی ضد درد به ناحیه ستون فقرات باید توسط متخصص بیهوشی انجام بگیرد.
  

متخصص بیهوشی، پشت مادر باردار را مواد خاص ضدعفونی می‌کند و سپس سوزن توخالی را وارد استخوان‌های کوچک ستون فقرات می‌کند. هنگامی که سوزن در فضای اپیدورال قرار گرفت، لوله‌ای نازک را که کاتتر نام دارد در این فضا قرار می‌دهند و سوزن را بر می‌دارند.

سپس داروی ضد درد را از طریق لوله نازک کاتتر وارد بدن مادر می‌کنند و چون اعصاب انتقال دهنده حس درد، سرکوب می‌شوند درد فرد کاهش پیدا می‌کند.

بنابراین مادر با تحمل کم‌ترین درد حاصل از انقباضات رحمی و خروج نوزاد از رحم می‌تواند خاطره خوبی از زایمان طبیعی داشته باشد.
 
انجام تنفس عمیق از طریق بینی باید توسط مادر انجام بگیرد.
 
چه زمانی می‌توان از اپی دورال در طی زایمان طبیعی استفاده کرد؟


هر خانم بارداری می‌تواند در هر مرحله از مراحل زایمان خود درخواست بی حسی اپی دورال داشته باشد.


اکثر زنان باردار هنگامی طلب دریافت این بی حسی را دارند که درد زایمان شدیدشده است و دهانه رحم معمولا بین 5 تا 6 سانتی متر باز شده است.
 
لوله وارد شده برای تزریق بی حسی اپی دورال می‌تواند تا آخر زایمان و خروج جفت در بدن مادر باقی بماند و حتی می‌تواند درد ناشی از بخیه ها را تسکین دهد.


مزایای استفاده از بی حسی اپیدورال:


- کاهش درد در حین زایمان طبیعی که هدف اصلی این روش می‌باشد.

 - مادر در حین زایمان هوشیار است و می‌تواند انقباضات رحم خود را بدون درد زایمان حس کند و لحظه به دنیا آمدن نوزاد خود را به خوبی درک کند.
 
معایب استفاده از روش اپیدورال:

 - ممکن است حس خارش در فرد ایجادشود که معمولا شدید نمی‌باشد.

 -
ممکن است فرد احساس لرزش داشته باشد.

 -
احتمال بروز تب در فرد وجود دارد.
 
-
ممکن است پاهای فرد احساس ضعف و یا سنگینی پیدا کند و نیاز به ماندن در رختخواب باشد.
 
-
فرد باید هر چند وقت یکبار وضعیت خودرا بر روی تخت تغییر دهد تا مناطقی که دچار بی حسی شده‌اند، زخم نشوند.
 
-
ممکن است بر توانایی فرد برای دستشویی رفتن تأثیر بگذارد و فرد مجبوربه استفاده از سوند برای تخلیه مثانه خود شود.
 
-
مرحله‌ای که نوزاد باید با فشاری که مادرمی‌آورد خارج شود و اصطلاحاً به دنیابیاید، در این روش زیاد طول می‌کشد، زیرامادر احساس درد نمی‌کند و عجله‌ای برای فشار ندارد. در این حالت پزشک باید مادر را تشویق کند که با فشار نوزاد را به دنیا آورد.

 

عوارض سزارین


سزارین روشی است که نوزاد از طریق یک برش جراحی که بر روی شکم و رحم مادر داده می شود متولد می گردد . به خاطر اینکه عمل سزارین یک عمل جراحی است در نتیجه می تواند برای مادر عوارض داشته باشد که این عوارض را به سه دسته عوارض جسمی ، روحی و جنینی تقسیم می کنند .


عوارض جسمی سزارین :‌

  1.   احتمال عفونت رحم بیشتر از یک زایمان طبیعی است که این حالت به علت باز شدن شکم و رحم می باشد .
  2.   عفونت های ادراری در سزارین بعلت ضربه و صدمه ای که به سیستم ادراری در حین عمل وارد می شود بیشتر است .
  3. میزان خونریزی در سزارین تقریبا" دو برابر زایمان طبیعی است .
  4.   بعلت از دست رفتن حجم زیاد خون ،‌احتمال نیاز به تزریق خون نیز افزایش دارد که خود تزریق خون می تواند عوارض داشته باشد .
  5.   خطرات ناشی از بیهوشی نیز وجود دارد .
  6. خطر عفونت محل بخیه ها را نیز باید در نظر داشت .
  7.   احتمال ایجاد یبوست به علت استفاده از داروهای بیهوشی در سزارین بیشتر از زایمان طبیعی است .
  8. خطر پارگی رحم بعلت باز شدن محل بخیه ها در حاملگی های بعدی وجود دارد .
  9.   در مادران سزارین شده،احتمال چسبیدن جفت به محل بخیه های رحم در حاملگی های بعدی وجود دارد،در نتیجه خطر برداشتن رحم در مادران سزارینی بیشتر از مادران با زایمان طبیعی است.
  10.   طول مدت بستری در بیمارستان در مادران سزارین شده بیشتر است.در نتیجه از یک طرف احتمال عفونت ها بیشتر میشود و از طرف دیگر از نظر اقتصادی هزینه بیشتری نسبت به زایمان طبیعی دارد.
  11. در خانمهای سزارین شده،احتمال سزارین های بعدی افزایش می یابد.
  12.   عوارضی هم ممکن است بعد از گذشت چند هفته ، چند ماه و یا حتی چندسال بعد از سزارین دیده شود.شامل دردهای شکمی بعلت نفخ شکم،انسداد روده بدلیل چسبندگی ناشی از جراحی و باز شدن محل برش جراحی در حاملگی های بعدی.

عوارض روحی سزارین:

  1.   مادر سزارین شده،احساس خستگی و خواب آلودگی بیشتری دارد که می تواند بعلت داروهای بیهوشی باشد.
  2.   اختلالات خلقی مادر مثل:افسردگی،سرزنش خود و احساس گناه در این مادران بیشتر از مادری است که زایمان طبیعی داشته است.
  3. مادران سزارین شده ممکن است یک احساس جدایی از دیگران مخصوصا همسر داشته باشند.
  4.   احساس شکست و ناامیدی نیز یکی از این عوارض است.
  5. این مادران فکر میکنند احساس زنانگی شان کم شده است.
  6. مادران سزارینی احساس می کنند قدرتشان را از دست داده اند و دیگر نمی توانند مثل گذشته کارهایشان را انجام دهند.
  7.   همچنین احساس ترس از بیهوشی و جراحی نیز وجود دارد.
  8.   مادران سزارین شده یک حالت ترس و نگرانی از حاملگی بعدی خود نیز دارد.
  9.   این مادران نمی توانند یک ارتباط عاطفی مناسب و زودهنگامی با نوزادشان داشته باشند (بعلت حالت بیهوشی و درد زیاد بعد از عمل) بطور کلی میزان مرگ و میر در عمل سزارین بعلت خونریزیها،عفونت ها و یا خیلی از موارد دیگری که ممکن است در حین عمل پیش آید ،7تا 8 برابر زایمان طبیعی است.

عوارض جنینی سزارین:
1- داروهای بیهوشی میتواند روی جنین عوارض داشته باشند،چون میدانیم استفاده از هر دارویی می تواند برای جنین مضر باشد.
2- احتمال مشکلات تنفسی در نوزادانیکه به طریق سزارین متولد شده اند نسبت به نوزادان متولد شده از طریق زایمان طبیعی بیشتر است.
3-احتمال بروز صدمات جنینی مانند شکستگی جمجمه جنین یا سایر استخوانهاو فلج بازو در سزارین هم ممکن است ایجاد شود.
4- میزان مرگ و میر شیر خواران نیز نسبت به زایمان طبیعی بیشتر است.
بنابراین بعلت عوارض زیاد سزارین باید گفت : سزارین تنها در موقعی کاربرد دارد که زایمان طبیعی برای مادر و جنین با خطر همراه باشد در غیر این صورت مادر می تواند یک زایمان کاملا طبیعی و ایمن داشته باشد

.

منبع : مرکز مشاوره و خدمات مامایی رویان

فلج زایمانی یا آسیب شبکه بازویی (براکیال) در نوزادان


 


علت فلج زایمانی
بعضی اوقات زایمان به سختی انجام میشود. مثلاً وقتی بچه خیلی بزرگ است یا وقتی بچه با پا بدنیا میاید یا وقتی روند زایمان خیلی طولانی میشود. یا گاهی اوقات ماما برای اینکه بچه زودتر بدنیا بیاید کشش زیادی به نوزاد وارد میکند تا زودتر او را از کانال زایمانی عبور دهد. در این اوقات ممکن است گردن نوزاد با کشش زیادی بشدت به یک طرف منحرف و کشیده شود. براثر این کشش اعصاب شبکه گردنی کشیده میشوند و این کشیده شدن موجب صدمه و آسیب به عصب میشود.
در اغلب اوقات اعصابی که در قسمت های بالاتر این شبکه قرار دارند کشیده میشوند و حالت فلجی را بوجود میاورند که به آن فلج ارب Erb’s palsy میگویند. در این حال بچه نمیتواند بازویش را حرکت دهد ولی انگشتان دستش را میتواند حرکت دهد. اگر هم اعصاب بالا و هم اعصاب پایین شبکه براکیال دچار کشش و آسیب شوند به آن آسیب کلی شبکه براکیال میگویند


انواع آسیب شبکه بازویی بر حسب شدت ضایعه


1- بر اثر کشش، عصب فقط کشیده میشود ولی پاره نمیشود. این نوع شایعترین نوع است. به این نوع آسیب نوروپارکسی 

·  Neuropraxia میگویند. خوشبختانه این دسته از آسیب ها بطور خودبخودی در عرض سه ماه بهبود میابند


2-  بر اثر کشش، در اعصاب کمی پارگی ایجاد شده و بافتی در بین اعصاب شبکه بوجود میاید که آنرا نوروم Neuroma مینامند. در این نوع آسیب بهبودی خودبخودی نسبی است

.

3-  بر اثر کشش، اعصاب شبکه کاملاً پاره شده و از هم جدا میشوند. این آسیب ها بهبود نمی یابند

.

4-   بر اثر کشش ریشه عصبی قبل از اینکه شبکه ای را تشکیل دهد و در هنگاه خروج از نخاع از آن کنده میشود. این نوع بدترین نوع آسیب است

انواع آسیب شبکه بازویی بر حسب محل آسیب


فلج های زایمانی بدنبال آسیب شبکه بازویی را بر حسب محل آسیب به سه دسته تقسیم میکنند
1- فلج قسمت های بالایی شبکه بازویی ( فلج ارب(


این شایعترین نوع فلج زایمانی بوده و بر اثر آسیب ریشه های عصبی پنجم و ششم و گاهی هفتم گردنی ایجاد میشود. در بسیاری اوقات مادر متوجه میشود که نوزادش یکی از بازو هایش را حرکت نمیدهد. معمولا بازوی کودک در کنار بدن و در حالت چرخیده به داخل قرار میگیرد. حرکات مچ دست و انگشتان در این بیماران طبیعی است.در بچه های بزرگتر، طفل نمیتواند دست طرف مبتلا را به بالای

سرش ببرد. با افزایش سن ممکن است طول اندام فوقانی در طرفی که فلج است از طرف سالم کوتاهتر باشد )علت آنست که فعالیت عضلات و حرکت دادن اندام نقش مهمی در رشد آن اندام دارد).
2- فلج قسمت های پایینی شبکه بازویی
این نوع از فلج زایمانی بر اثر آسیب ریشه های عصبی هفتم و هشتم گردنی و گاهی اولین ریشه عصبی سینه ای ایجاد میشود. در این بیماران عضلاتی که مسئول حرکت دادن مچ دست و انگشتان دست بچه هستند فلج میشوند پس بچه مچ دست و انگشتان دست را حرکت نمیدهد. این نوع از فلج زایمانی نادر است
3- فلج کامل شبکه بازویی
این نوع از فلج زایمانی که بعد از نوع ارب شایعترین نوع است ترکیبی از دو نوع قبلی بوده و در آن اندام فوقانی یک طرف بچه کاملا فلج میشود


درمان:

اکثر این بیماران بعد از مدتی خودبخود خوب میشوند. این مدت معمولاً سه ماه است ولی گاهی اوقات بهبودی دو سال هم طول میکشد. گاهی هم برای درمان بیمار نیاز به انجام عمل جراحی است. بیمار چه نیاز به جراحی داشته

باشد و چه نداشته باشد بهبودی نیاز به زمان دارد.
احتمال بهبودی خودبخودی در فلج قسمت های بالایی شبکه بازویی یا فلج ارب بیشتر از انواع دیگر است. البته این بهبودی معمولا نسبی است.


در فلج قسمت پایینی شبکه بازویی احتمال بهبودی کمتر است.
احتمال بهبودی در فلج کامل شبکه بازویی دیگر انواع کمتر بوده و معمولا اندام فوقانی بصورت نزدیک به تنه و با چرخش داخلی باقی میماند.


در مدت انتظار، مسلماً عضلات فلج شده حرکت نمیکنند و مفاصل هم بدون حرکت میمانند. وظیفه والدین در این مدت اینست که بطور مرتب مفاصل اندام فوقانی را حرکت دهند. اگر این کار انجام نشود بعد از مدتی مفصلی که حرکت نکرده بتدریج دچار خشکی و محدودیت حرکتی میشود. خوب باز و بسته نمیشود. انجام حرکات تمام مفاصل اندام فوقانی معمولاً از هفته اول بعد از زایمان برای نوزاد شروع میشود. این حرکات و نرمش ها هر روز و روزی چند بار انجام میشود تا موقعی که عصب خوب شود و بچه بتواند به اراده خودش مفصل بیحرکت را حرکت دهد. در فلج نوع ارب نرمش که به مادر کودک آموزش داده میشود اینست که بازوی کودک را از بدن وی دور کند و بازو و ساعد را به خارج بچرخاند.

روش پزشک ارتوپد در مواجهه با این بیماران معمولاً صبر کردن است. اگر بعد از 6-3 ماه صبر کردن بهبودی در کارکرد عصب مشاهده نشد ممکن است تصمیم به عمل جراحی گرفته شود. توجه به این نکته ضروری است که عمل جراحی نمیتواند اندام بیمار را بطور کامل خوب کند البته جراحی هرچه در سنین پایینتری انجام شود نتایج درمانی بهتری دارد. بهترین زمان جراحی این بیماران سه ماهگی است.

چه جراحی انجام شود و چه نشود گاهی اوقات بهبودی کامل اتفاق نمی افتد و ضعف بعضی از عضلات اندام فوقانی برای بیمار باقی میماند. خوشبختانه در سنین بالاتر میتوان با بعضی دیگر از اعمال جراحی کارآیی اندام را بهتر کرد.
بچه ها توانایی های بالایی در تطبیق دادن خود با وضعیت بوجود آمده دارند. آنها را حمایت کنید و تشویقشان کنید تابه کارهایی که میتوانند انجام بدهند تمرکز و توجه کنندنه کارهایی که نمیتوانند.